باران بازیگوش
باران خانوم ما داره هر روز یک کلمه جدید یاد میگیره البته جمله کوتاه هم میگه که منو بابایی کلی ذوق مکنیم خدا روشکر میکنیم که باران بازیگوش شیطون به ما داد .
باران خانوم ما یک جا برای چند ثانیه نمیشینه جدیدا یاد گرفته از روی مبل میاد روی صندلی میز ناهار خوری وبا لب تاپ کار میکنه مدادم در حال بازی کردنه البته جدیدا یاد گرفته جیغ میزنه البته بیشتر برای جلب توجه که ما بهش توجه کنیم
راستی من وبابا خیلی دوست داریم دختر خلاق ومستقلی داشته باشیم به همین خاطر باهم کاردستی درست میکنیم البته دخترکم بیشتر دوست داره با چسب بازی کنه البته اونم اشکال نداره باهم با رنگ انگشتی نقاشی میکشیم
حالا بعضی از جمله ها وکلماتی که باران میگه
بابا رفت
دوس دارم «دوست دارم»
دوسی نه «دوست ندارم»
دیدی پاشو بشینم بوس و اکثر اسمهای اطرافیان رو بلده وقتی میگیم اسمت چیه میگی با آن یعنی باران اسم بابا چیه میگی ابیر بعنی امیر
راستی یاد گرفتی میزنی به شکم مامان و بابا میگی چاقالو